بازی اروپا برای راضی نگه‌داشتن ترامپ: بازی میان وابستگی نامتقارن و خودکفایی راهبردی

تاریخ : 1404/05/26
Kleinanlegerschutzgesetz, Crowdfunding, Finanzierungen
حقوق انرژی حکمرانی جهانی
نمایش ساده

گزیده جستار: تجربه‌های پیشین نشان می‌دهد که رویکرد «امتیاز اقتصادی برای امنیت فوری» اگرچه ممکن است بحران‌های کوتاه‌مدت را مدیریت کند؛ اما در بلندمدت ساختار وابستگی را تقویت می‌کند. توافق اخیر نیز، با وجود ظاهر برد–برد، بیش از آنکه گامی به‌سوی خودکفایی باشد، تثبیت‌کننده موقعیت برتر آمریکا در تعاملات دوجانبه است.

اين نوشتار در تاريخ بیست‌وششم مردادماه ۱۴۰۴ در روزنامۀ اعتماد منتشر شد.

 

بازی اروپا برای راضی نگه‌داشتن ترامپ:

بازی میان وابستگی نامتقارن و خودکفایی راهبردی

 

 

در ۲۷ ژوئیه ۲۰۲۵ (5 مرداد 1404) ایالات‌متحده و اتحادیه اروپا در اسکاتلند به یک توافق تجاری اولیه دست یافتند و از وقوع احتمال یک جنگ تجاری فراآتلانتیک (Transatlantic Trade War) جلوگیری کردند. این توافق که در ترن‌بری، اسکاتلند نهایی شد سقف تعرفه ۱۵ درصدی برای اکثر کالاهای اروپایی وارداتی به آمریکا تعیین می‌کند و برای برخی محصولات مانند هواپیما و نیمه‌هادی‌ها معافیت در نظر گرفته است. این توافق شامل تدابیری برای افزایش تاب‌آوری زنجیره‌های تأمین و همکاری درزمینه سرمایه‌گذاری و کنترل صادرات نیز می‌شود.

1) بازی اروپا برای راضی نگه‌داشتن ترامپ

روابط اقتصادی و تجاری اتحادیه اروپا و ایالات‌متحده، سابقه‌ای طولانی از توافق‌ها و منازعات دارد که اغلب با پیوند زدن «تجارت» به «امنیت» شکل‌گرفته‌اند. توافق TTIP (۲۰۱۳۲۰۱۶) که قرار بود بزرگ‌ترین منطقه تجارت آزاد جهان باشد، هرچند هرگز نهایی نشد؛ اما نشان داد که واشنگتن مایل است از مزیت بازار خود برای گرفتن امتیازات مقرراتی و تعرفه‌ای استفاده کند. بحران فولاد و آلومینیوم (۲۰۱۸) در دوره ترامپ، زمانی که ایالات‌متحده به بهانه امنیت ملی، تعرفه‌های ۲۵ و ۱۰ درصدی بر واردات فلزات اعمال کرد، اتحادیه اروپا با وضع تعرفه‌های تلافی‌جویانه بر کالاهای آمریکایی پاسخ داد، اما درنهایت برای رفع فشار، وارد مذاکرات جدید شد. پس از حمله روسیه به اوکراین (۲۰۲۲)، اروپا تحت‌فشار برای کاهش واردات انرژی از روسیه و افزایش خرید LNG از آمریکا قرار گرفت؛ یک معامله اضطراری که به‌رغم منافع فوری امنیتی، وابستگی انرژی به ایالات‌متحده را عمیق‌تر کرد. این سوابق نشان می‌دهند که اروپا بارها در موقعیت «چانه‌زنی تحت‌فشار» قرار گرفته و امتیازات اقتصادی را برای تضمین یا تمدید حمایت امنیتی آمریکا داده است.

نکات کلیدی توافق اولیه ۲۷ ژوئیه ۲۰۲۵ اروپا با آمریکا در اسکاتلند نیز نمونه تازه‌ای از الگوی توافق‌های پیشین است. سقف تعرفه ۱۵ درصد برای اکثر کالاهای اروپایی وارداتی به آمریکا تعیین شده که جایگزین تعرفه‌های بالاتری می‌شود که قبلاً اعمال‌شده بود. تعرفه‌ها بر فولاد، آلومینیوم و مس همچنان ۵۰ درصد باقی می‌ماند. هواپیما، قطعات هواپیما، برخی مواد شیمیایی، برخی داروهای عمومی، تجهیزات نیمه‌هادی و برخی محصولات کشاورزی از تعرفه معاف هستند. تعرفه‌های اروپا بر کالاهای آمریکایی تقریباً صفر شد. اتحادیه اروپا طی سال‌های آینده ۶۰۰ میلیارد دلار در آمریکا سرمایه‌گذاری خواهد کرد که بر سرمایه‌گذاری‌های موجود بنا می‌کند. اتحادیه اروپا قصد دارد طی سه سال آینده به ارزش ۷۵۰ میلیارد دلار؛ رقمی ده برابر کل واردات انرژی سال 2024، گاز طبیعی مایع، نفت و محصولات انرژی هسته‌ای از آمریکا خریداری کند که به تنوع‌بخشی منابع انرژی کمک می‌کند. این توافق شامل تدابیری برای افزایش تاب‌آوری زنجیره‌های تأمین و مقابله با سیاست‌ها و رویه‌های غیربازاری است. این توافق چارچوبی برای همکاری‌های مستمر درزمینه بررسی سرمایه‌گذاری، کنترل صادرات و سایر حوزه‌های موردعلاقه مشترک ایجاد می‌کند.

 

 

2) بازی میان وابستگی نامتقارن و خودکفایی راهبردی

امتیازات توافق اخیر اروپا با آمریکا با «منطق امنیتی» توجیه شده‌اند: تضمین حضور آمریکا در امنیت اروپا و تداوم حمایت از اوکراین. نشانه‌های کوتاه‌مدت از موفقیت این رویکرد دیده می‌شود؛ ازجمله تغییر لحن ترامپ در اجلاس لاهه و توافق جدید تسلیحاتی برای کی‌یف، هزینه‌های بلندمدت و خطرات راهبردی آن اما قابل‌چشم‌پوشی نیستند: رقیق شدن انسجام اقتصادی و سیاسی اتحادیه؛ وابستگی بیشتر به اراده متغیر واشنگتن؛ فشار بودجه‌ای ناشی از ترکیب تعرفه‌ها و افزایش هزینه‌های دفاعی؛ ریسک عدم تحقق اهداف دفاعی و ایجاد اصطکاک جدید با آمریکا.

رویکرد تحلیلی این توافق بر مبنای مفهوم «وابستگی نامتقارن» (Asymmetric Interdependence) در نظریه روابط بین‌الملل است. این مفهوم توضیح می‌دهد که حتی روابط به‌ظاهر متقابل، در عمل می‌توانند نابرابر باشند؛ زیرا طرفی که انعطاف‌پذیری بیشتری در تأمین نیازهای خود دارد، از قدرت چانه‌زنی بالاتری برخوردار است. در اینجا، اروپا برای انرژی، بازار امنیتی و تضمین دفاعی به آمریکا وابسته است، درحالی‌که آمریکا با گزینه‌های متنوع‌تر و موقعیت ژئوپلیتیک ممتاز، قدرت بیشتری برای تعیین شرایط دارد. این شکاف، فضای مانور اروپا را در مذاکرات محدود می‌کند و خطر تبدیل وابستگی کوتاه‌مدت به ساختاری را افزایش می‌دهد.

در نقطه مقابل، «خودکفایی راهبردی» (Strategic Autonomy) هدفی است که اتحادیه اروپا بارها در اسناد رسمی خود؛ به‌ویژه پس از برگزیت و بحران اوکراین، اعلام کرده است. خودکفایی راهبردی به معنای ایجاد ظرفیت‌های داخلی در حوزه‌های کلیدی (انرژی، دفاع، فناوری) به‌گونه‌ای است که حتی در شرایط تغییر رفتار متحدان یا رقبا، بتوان سیاست‌های مستقل را پیش برد. چالش اصلی اینجاست که اقدامات فعلی اروپا، بیشتر به تثبیت وابستگی می‌انجامد تا کاهش آن.

 

 

روشن‌ساز کلام

اورسولا فون در لاین؛ رئیس کمیسیون اروپا، و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، هر دو از این توافق ابراز رضایت کردند. بسیاری از رهبران اروپایی نیاز به جلوگیری از جنگ تجاری را تأیید کرده و از اطمینانی که این توافق ایجاد می‌کند استقبال کردند؛ هرچند نگرانی‌هایی درباره تعرفه ۱۵ درصد وجود داشت. برخی کسب‌وکارها و مقامات اروپایی درباره تأثیرات منفی احتمالی تعرفه ۱۵ درصد، به‌ویژه در بخش‌هایی مانند خودروسازی و صنایع شیمیایی، ابراز نگرانی کردند. همچنین نگرانی‌هایی درباره تعرفه‌های باقی‌مانده بر فولاد و آلومینیوم وجود داشت.

تجربه‌های پیشین نشان می‌دهد که رویکرد «امتیاز اقتصادی برای امنیت فوری» اگرچه ممکن است بحران‌های کوتاه‌مدت را مدیریت کند؛ اما در بلندمدت ساختار وابستگی را تقویت می‌کند. توافق اخیر نیز، با وجود ظاهر بردبرد، بیش از آنکه گامی به‌سوی خودکفایی باشد، تثبیت‌کننده موقعیت برتر آمریکا در تعاملات دوجانبه است.

بهترین «بازی بلندمدت» اروپا؛ همان‌گونه که چارچوب نظری وابستگیخودکفایی تأکید می‌کند، سرمایه‌گذاری در ظرفیت‌های داخلی، تنوع‌بخشی به منابع انرژی و بازارها و ایجاد زیرساخت دفاعی مشترک است تا بتواند نه صرفاً به‌عنوان مشتری امنیت، بلکه به‌عنوان شریک برابر در میز مذاکره بنشیند.