گزیده جستار: قراردادFSRU خورالزبیر، آغازگر دورهای تازه در سیاست انرژی عراق است؛ دورهای که در آن، بغداد میکوشد میان منافع اقتصادی خود و فشارهای ژئوپلیتیکی واشنگتن توازن برقرار کند. بااینحال، اگر پروژه بهموقع اجرا و تأمین مالی شود، عراق میتواند برای نخستین بار در مسیر استقلال نسبی از گاز ایران قرار گیرد. در یک جمله: خورالزبیر؛ نهفقط یک بندر که میدان تازهای از رقابت انرژی میان ایران و آمریکا در خلیجفارس است.
اين نوشتار در تاريخ چهاردهم آبانماه ۱۴۰۴ در روزنامۀ دنیای اقتصاد منتشر شد.
نخستین گزینۀ واقعی عراق برای کاهش وابستگی به گاز ایران:
خورالزبیر، آزمون استقلال انرژی عراق در میدان تحریم و رقابت ژئوپلیتیکی


عراق با امضای قراردادی ۴۵۰ میلیون دلاری با شرکت آمریکایی Excelerate Energy، عملاً گام مهمی بهسوی استقلال گازی و کاهش وابستگی به ایران برداشته است. طبق این توافق پنجساله (با امکان تمدید)، یک واحد شناور ذخیره و بازگازسازی گاز طبیعی مایع (FSRU) در بندر خورالزبیر مستقر خواهد شد تا برای نخستین بار، واردات گاز مایع به عراق را ممکن کند.
برخلاف پایانههای ساحلی سنتی، FSRUها امکان واردات سریع، ارزان و منعطفLNG را فراهم میکنند. این فناوری برای کشوری مانند عراق که با کمبود برق، بدهیهای سنگین و فرسودگی زیرساختها دستوپنجه نرم میکند، یک مزیت حیاتی محسوب میشود. از سوی دیگر، Excelerate Energy با این قرارداد، جایگاه خود را بهعنوان یکی از بازیگران اصلی بازار FSRU در خاورمیانه تثبیت میکند و به درآمدی پایدار در بلندمدت دست مییابد.
این واحد که در حال ساخت در کرهجنوبی است، ظرفیت ۵۰۰ میلیون فوت مکعب گاز در روز دارد و عراق حداقل نیمی از این ظرفیت را بهطور تضمینی خریداری میکند. گاز وارداتی پس از بازگازسازی مستقیماً وارد شبکه ملی برق عراق خواهد شد و توان تولید حدود ۳ تا ۴ گیگاوات برق را به شبکه اضافه میکند؛ ظرفیتی که میتواند بخشی از بحران مزمن قطعی برق در عراق را کاهش دهد.
گرچه جزئیات کامل قرارداد منتشر نشده، اما شواهد نشان میدهد که الگوی آن نزدیک به ساختار ساخت، بهرهبرداری، واگذاری (BOT) یا Leasing-based Service Agreement است. در این چارچوب، شرکت Excelerate مالکFSRU باقی میماند؛ عراق هزینهی خدمات بازگازسازی و LNG را بهصورت مدتدار پرداخت میکند؛ و پس از پایان قرارداد، دولت عراق میتواند نسبت به تمدید یا خرید کشتی اقدام کند. چنین طراحیای، ریسک مالی و فنی پروژه را از دوش دولت عراق برداشته و آن را به یک خدمات قراردادی بینالمللی قابل تمدید تبدیل کرده است.
امضای این قرارداد در شرایطی صورت گرفته که آمریکا ماههاست بغداد را تحتفشار گذاشته تا واردات گاز از ایران را کاهش دهد؛ وارداتی که همواره به دلیل تحریمها و اختلافات پرداختی با اختلال مواجه بوده است. ایالاتمتحده تلاش دارد با جایگزینسازی LNG، نفوذ انرژی ایران در عراق را محدود کند و درعینحال، مسیر سرمایهگذاری شرکتهای آمریکایی در بازار انرژی عراق را هموار سازد. در این میان، پروژهFSRU خورالزبیر برای واشنگتن نهتنها یک معامله تجاری؛ بلکه ابزاری ژئوپلیتیکی برای بازطراحی نقشه نفوذ در جنوب عراق است؛ منطقهای که سنتاً در حوزه نفوذ ایران تعریف میشود.
استقرار نخستینFSRU عراق در خورالزبیر، تنها یک پروژه زیرساختی نیست؛ بلکه نشانهای از چرخش تدریجی بغداد در نقشه انرژی منطقهای است. در سالهای اخیر، عراق بهدلیل فشارهای آمریکا و ناپایداری عرضه از سوی ایران، بهدنبال تنوعبخشی به منابع گاز خود بوده است. ورود به بازار LNG، دست بغداد را برای خرید از تأمینکنندگان متنوعی همچون قطر، آمریکا یا روسیه باز میگذارد. در مقابل، ایران که سالها از صادرات گاز به عراق بهعنوان اهرم سیاسی و اقتصادی استفاده میکرد، اکنون با روندی مواجه است که میتواند جایگاهش در بازار انرژی عراق را تضعیف کند.
از منظر ژئواقتصاد، قرارداد خورالزبیر پیامدهای چندلایهای دارد: به سیاست انرژی عراق تنوعبخشی به منابع گاز و کاهش وابستگی به واردات لولهای از ایران میدهد؛ در جغرافیای انرژی خلیجفارس هم موجب تقویت حضور شرکتهای آمریکایی در جنوب عراق، در مجاورت حوزه نفوذ ایران ورود مستقیم آمریکا به زیرساخت حیاتی برق عراق و کاهش ابزار فشار تهران میشود.
از نگاه حقوق بینالملل اقتصادی، این پروژه نمونهای از موازنهسازی قراردادی در برابر تحریمهای فراملی است. عراق، بهعنوان کشوری که در تعامل با ایران و آمریکا گرفتار «تحریم متقاطع» است، میکوشد از طریق مشارکت با شرکتهای آمریکایی، از حمایت ضمنی واشنگتن در نقلوانتقال مالی برخوردار شود. بهبیاندیگر، بغداد با جذب سرمایهگذاری ایالاتمتحده در حوزه انرژی، خود را از موقعیت «تحریمشونده غیرمستقیم» خارج میسازد. این الگو در ادبیات حقوق اقتصادی بهعنوان «Protective Contracting Strategy under Extraterritorial Sanctions» شناخته میشود؛ یعنی استفاده از قراردادهای بینالمللی بهعنوان سپر حقوقی در برابر اثرات تحریمها.

روشنساز کلام:
زمینۀ شکلگیری این توافق را باید در راهبرد تحریممحور ایالاتمتحده علیه ایران جستوجو کرد. تحریمهای بانکی و انرژی آمریکا در سالهای اخیر، انتقال مالی میان بغداد و تهران را به یکی از چالشهای اصلی در تجارت گاز بدل کرده است. هر بار که عراق برای پرداخت بدهی گازی به ایران با مانع تحریمی مواجه میشود، تهران جریان گاز را قطع یا محدود میکند؛ وضعیتی که عملاً امنیت انرژی عراق را گروگان فشارهای تحریمی ساخته است. واشنگتن در واکنش به این آسیبپذیری، از سال ۲۰۲3 به بعد، طرحی را پیگیری کرده است تا عراق را از زنجیره گاز ایران جدا و به بازار LNG جهانی متصل کند. قرارداد خورالزبیر را باید حلقهی اجرایی همین سیاست دانست؛ الگویی که مشابه آن در اردن و پاکستان نیز بهکار گرفتهشده است.
قراردادFSRU خورالزبیر، آغازگر دورهای تازه در سیاست انرژی عراق است؛ دورهای که در آن، بغداد میکوشد میان منافع اقتصادی خود و فشارهای ژئوپلیتیکی واشنگتن توازن برقرار کند. بااینحال، اگر پروژه بهموقع اجرا و تأمین مالی شود، عراق میتواند برای نخستین بار در مسیر استقلال نسبی از گاز ایران قرار گیرد. در یک جمله: خورالزبیر؛ نهفقط یک بندر که میدان تازهای از رقابت انرژی میان ایران و آمریکا در خلیجفارس است.